Friday, 21 August 2009

تضاد

بسم الله الرحمن الرحیم
همیشه به ما می گفتند دنیایی که در آن زندگی می کنیم دنیای تضادهاست: شب و روز، تاریکی و روشنایی، خوبی و بدی، حق و باطل و غیره
اما آنچه اخیرا می شنویم و می بینیم توجه ما را به ابعاد و اشکال دیگری از این تناقضها سوق می دهد که در مقابل آنها شاید تضاد شب و روز آنقدر به چشممان نیاید. تضاد در افکار، عقاید و اندیشه ها، رفتارها که پرسشهای بسیاری را به همراه دارد که دنیای امروز دنیای وارونه است یا انسانهای امروز؟ در بین این همه تضاد، واقعیت کدام است؟ آیا واقعیت را گم کرده ایم یا نمی خواهیم آن را ببینیم و بشنویم؟ چه چیزی موازنه، تساوی و برابری ها را به هم زده و کدام جزء معادله باید تغییر کند؟
در قانون ما آمده که همه در برابر قانون برابرند اما می بینیم کسانی را به جرم اینکه خواست و نظرشان را گفتند اعتراضشان را مطرح کردند زندانی می کنند دادگاهی می کنند و مورد آزار و اذیت قرار می دهند اما در مقابل کسانی را که بدون هیچ دلیل ثبت شده و تعریف شده قانونی دیگران را به ناپسندیده ترین شکل شکنجه می دهند هیچ اثری از آنان نمی بینیم از نامشان از دادگاهشان از اعترافاتشان و یا احیانا اظهار پشیمانی و یا ندامتشان
به ما می گویند جرم معنا و تعریف یکسانی برای همگان دارد اما فهمیدیم موارد استثنای زیادی دارد
در قانون آمده تفتیش عقاید ممنوع است اما متوجه نشدیم که این قانون تبصره ای دارد که کسانی که در راس قدرت اند چون قدرت دارند اختیار تفتیش عقاید دیگران را به هر وسیله و شکلی دارند و این ممنوعیت شامل حال غیر از این گروه می گردد
تا آنجا که ما می دانستیم و ثابت شده بود خون همگی انسانها یک رنگ دارد و ریختن خون هرکس مجازات تعیین شده خودش را دارد ولی امروز فهمیدیم و دیدیم که خون بسیاری رنگین تر است
فهمیدیم آنچه که در کتابها می خوانیم آنچه که به ما می آموزند با آنچه که در واقعیت است متفاوت است تفسیرها و درسهای اخلاقی و شرعی اساتید و آیت الله ها که در رادیو و تلوزیون برای مردم می گویند تنها برای پرکردن برنامه های رادیو و تلوزیون است ما هم اگر می بینیم تنها برای اینکه وقتمان را بگذرانیم نه اینکه ضمانت اجرایی ای وجود داشته باشد
به ما یاد دادند که دروغ نگویید حقیقت را پنهان نکنید شهادت نادرست ندهید اما امروز فهمیدیم برای حفظ نظام می توانیم خیلی کارها را انجام دهیم
به ما درس دادند که اسلام دین رافت و نجات است دین برادری و اتحاد است اما امروز دانستیم که اسلام آنها تنها نامی است ساختگی که به عنوان آن برادر کشی کنند و حق کشی. می گویند همه مسلمانان برادرند و متحد اما در جایی که قدرت و منافع در خطر باشد کشتن و جنگ جایز است
به ما می گفتند که باید همه در زندگی دین داشته باشند دین برای انسان هدف تعیین می کند اما امروز دیدیم که آنها بسته به شرایط و موقعیت برای دین هدفهای مختلفی تعیین می کنند و هرگاه لازم شد فتوا صادر می کنند
می گویند کتاب آسمانی ما قرآن است و عمل به آن واجب اما فهمیدیم عمل به آن یعنی هرجا به بن بستی رسیدی آیات قرآن را به نفع خود تفسیر کنی. در قرآن تنها اطاعت از خداوند و رسول را واجب می داند اما در قرآن آنها اطاعت از رئیس جمهور
در قرآن آمده است که به عدالت حکم کنید اما امروز فهمیدیم در درک معنای عدالت سوءتفاهمی پیش آمده
در درسهای اخلاق توصیه به نوع دوستی ، انصاف ، درک متقابل و ... می شود اما فهمیدیم که خیلی از فریاد ها هستند که با بعضی گوشها شنیده نمی شوند و یا آنطور که هست شنیده نمی شوند و درک متقابل از راههای مختلفی حاصل می شود همیشه مسالمت آمیز نیست ولی همیشه یکطرفه است
اگر بخواهیم این تضادها را که حتی در شب تاریک هم به روشنی دیده میشود بشماریم بسیارند اما مسئله این است که ما در برابر همه این تضاد ها می خواهیم چه راهی را در پیش بگیریم؟ می خواهیم در کدام طرف این معادله قرار بگیریم؟

*

بسم الله الرحمن الرحیم
عکس العمل ها در برابر نامه آقای کروبی نشان از صحت گفته ایشان دارد
تعطیلی(موقت) روزنامه اعتمادملی تاییدی بر این مطلب بود
کسانی که از آقای کروبی سند و مدرک می خواهند چرا خودشان سندی بر صحیح بودن ادعاهایشان ندارند. چرا به جای قانع کردن مردم و پاسخگویی منطقی به این موارد سعی در ایجاد تشویش و سرکوب می کنند بستن روزنامه یعنی جلوگیری از افشاگریها یعنی اجازه نمی دهیم بیشتر از این حقایق را آشکار کنید. یعنی چیزی برای گفتن نداریم. یعنی یافتن فرصت برای ساختن سناریوهای جدید مشابه سناریو ترانه موسوی و غیره
می گویند مجلس خانه ملت است این چه خانه ای است که به جای دفاع از ملتش از موضع خود دفاع می کند به جای حفظ آبرو و نوامیس ملت تنها سعی در حفظ قدرت خود دارد اگر این خانه ملت است می خواهم بدانم چه کسی مجلس امروز را خانه اش می داند چه کسی با وجود چنین خانه ای احساس امنیت می کند چه کسی حاضر می شود دردش و مشکلش را به آنجا ببرد و امید به حل آن داشته باشد . می گویید اعتراضات خیابانی(اردوکشی خیابانی) ! انتظار دارید مردم شکواییه خود را کجا مطرح کنند وقتی انتظار یافتن عدالت را در جایی ندارند. اگر شما جایی غیر از خیابان سراغ دارید که امکان شنیده شدن باشد، بفرمایید
.

به همدیگر شجاعت هدیه کنیم



بسم الله الرحمن الرحیم
بسیاری از ما امروز شجاعت آقای کروبی را تحسین می کنیم که چه آشکارا پرده از وقایع یا فجایع برداشت اما ظاهرا این تنها برگ آقای کروبی نیست که رو شده یعنی فجایع دیگری هم بوده و هست که ما امروز از آنها بی خبریم و در این فرصت پیش آمده کسانی مسائلی را که شاید سالهاست وجود داشته و دارد ودر خود نگه داشته بودند و بنا به دلایلی مطرح نکردند امروز بیان می کنند و شاید هم به دست فراموشی سپرده شد ولی این سکوت چندین ساله برای چه بوده و چرا امروز این مسائل مطرح شده یعنی تا به حال کسی نبوده که شجاعت آقای کروبی را داشته باشد یا آقای کروبی امروز این شجاعت را به دست آورده ؟ یا دولت ما تا دیروز سرکوبگر بوده و امروز آزادی را به وجود آورده
به نظرمن همیشه بودند کسانی مثل آقای کروبی که در مقاطع مختلف ستم و ناحقی را تاب نیاورده و اعتراض کردند اما صدای آنها به جایی نرسید گوشی برای شنیدن صدای آنها نبود وکسی هم با آنها هم صدا نشد و حرکت آنها متوقف شد این یعنی یک دست صدا نداره . اما وقتی همه ما همصدا می شویم هم هدف و هم مسیر وقتی که زور و استبداد را نخواهیم وقتی به دنبال حقوق خود و دیگران باشیم آن وقت است که آقای کروبی با این پشتوانه فریاد می زند و ساکت نمی شیند آن زمان است که انجماد فکری به حرکت و بیداری تبدیل می شود آن وقت است که هرکس خود را سهیم می داند .پس امروز این حرکت ما و خواست و آگاهی ما است که زمینه ساز حرکت های بعدی است پس بیایید با اتحاد هم با هدف یافتن و رسیدن به آزادی واقعی به همدیگر شجاعت هدیه کنیم

ابعاد تجاوز

بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها صحبت از تجاوز جنسی به خواهران و برادران ماست و در پی آن جویای سند و مدرک از برای اثبات آن هستند! اما تجاوز آنها تنها محدود به بدنهای ما نمی شود و مسئله امروز و دیروز نیست بلکه سالها است که آنها به ما تجاوز می کنند
دامنه تجاوز آنها بسیار گسترده است از خانه های ما از حریم شخصی ما شروع می شود تا اجتماع و شهر و کشورمان همه را شامل می شود از کودک خردسال گرفته تا پیرو سالخورده
آنها قدرت تفکر ما را گرفته اند سالهاست که فکر به ما تزریق می کنند سالهاست که ما را از حق و حقومان دور نگه داشته و مانع آگاهی مردم و احقاق حقوق آنها می شوند با ایجاد خفقان، رعب و وحشت جلوی هرگونه اعتراض و حتی اظهار وجود را گرفته اند آنها به اسم دین در بین انسانها اختلاف و فاصله ایجاد کرده اند و همه را نسبت به هم دشمن کردند در حالیکه آنها دشمن جان و ناموس مردم هستند آنها به افکار ما، به دین ما به عقاید ما به حق زندگی کردن ما و به تمامی حقوق ما تجاوز کرده اند و چه عجیب که به دنبال مدرکی برای این ادعا می گردند که همه ما سندی زنده هستیم چرا که کسی که این تجاوزها را به مردم روا دارد مسلماً از تجاوز بدنی که بدوی ترین و اولین آن است نمی گذرد